خرابکاری در کار

ساخت وبلاگ
دیروز تو مهمونی، گربه میزبان، دستم رو چنگ زد، روی دستم دو جا زخم شد، گربه وحشی خرابکاری در کار...
ما را در سایت خرابکاری در کار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : e0000z بازدید : 37 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1402 ساعت: 16:34

منوی روی یخچالش عوض شده بود، انگار از یک رستوران دیگه سفارش میده،... روی زمین پر از تخته چوب بود، روی کانتر هم ابزار و قرص و سیگار و گل خشک شده،... لیوانهای لنگ به لنگ آویزون و قابلمه های رنگ و رو رفته شسته شده پخش و پلا...فرصتی شد که صحبت کنیم،... اینکه میفهمید من چی میگم، اینکه هروقت هردوتامون همزمان حرف میزدیم اون حرفشو رو قطع میکرد و میگفت من بگم خرابکاری در کار...
ما را در سایت خرابکاری در کار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : e0000z بازدید : 38 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1402 ساعت: 16:34

از صداش میتونم حدس بزنم، حرکت دستاش روی کلاویه چطوره، نگاهش به کدوم دستشه، فکر کنم نت جلوش نباشه، حتما حفظ کرده، پیوستگی نت ها رو خوب دراورده،...برداشته جلو جمع میگه فکر نمیکردم بفرستی! بیشعور شماره یک!باز این یکی دیگه، بعد که اعتراض کردم به اینکه مدیریت نمیکنه کلاس رو و خیلی سریع داره درس میده، پارت دوم کلاس که بهش گفته بودم نیستم، برداشته میگه این خودش نیست! بعد حرفم میزنه! خیلی بیشعور شماره دو!!این خوبه به نسبت، بلده ولی از این بلد بودنش خیلی کم به من میرسه:/ دیگه فعلا تو برزخ اگ این نه پس کی موندم!! گوگولی پوست کَن:(این یکم خوبه هاوارتا بد! اگه تا روز معلم تو کلاسش موندم و روابط به همین منوال پیش رفت، میخوام با گلی که بهش میدم یک یادداشت هم براش بنویسم، حدودی میدونم چی بهش بگم، ولی همه اینا بسته به اینه چطور پیش بره تا اون زمان... خاله زنک یکم بدردبخور تو کویر:///!همه چیز تو پروسه اس، نمیدونم زندگی مجال دیدن بعد پروسه رو به من کی میده... اینکه به سرانجام یا ثبات رسیدن یک چیز رو تو زندگیم رو ببینم........ + نوشته شده در سه شنبه پنجم دی ۱۴۰۲ ساعت 1:57 توسط ال  |  خرابکاری در کار...
ما را در سایت خرابکاری در کار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : e0000z بازدید : 28 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1402 ساعت: 16:34